من دوستی هنرمند، با سود و بی‌زیانم!* :: راسپینا

راسپینا

فصل طلایی

من دوستی هنرمند، با سود و بی‌زیانم!*

«...کار خوبی می‌کنی که در مورد روابطت با خانواده کتاب می‌خونی. چیزایی که میگی هم کاملا درسته. اما یه چیزی رو بدون. کتاب‌ها می‌تونن بهت کمک کنن که مقصر رو پیدا کنی، اما بهت یاد نمیدن از کسی که مقصره، متنفر نباشی...»

مهدی ­­­­
۲۵ شهریور ۰۰:۳۷

نمیدونم چقدر مربوطه ولی به ذهنم رسید که:

یه جایی (با کلی تلخیص و اون یکی که یادم نیست) میگفت که برای این که بتونید با اشتباهه یه نفر کنار بیاید بهتره حواستون باشه که اون طرف موقعی که اون اشتباه رو میکرده از قصد نبوده و بیشتر اوقات از کم فهمی و دیر فهمی و حواس پرتی و بلد نبودن و این چیزاست که اشتباها میشه. که با سرزنش اون آدم درست نمیشه. راه بهترش اینه که به این رابطه ی دوطرفه که بخاطر این اشتباه زخمی شده فرصت بدیم تا خودش کم کم خوب بشه و طرف مقابل از خوب شدنش یاد بگیره. که زمان میگیره. ولی کلا یه عمر داریم و می ارزه که سرمایه گذاری کنیم. راه درست شدنش هم اینه که تو ذهنمون همیشه نیت رو برای خوب شدن و یاد گرفتن بزاریم و اجازه بدیم اتفاقایی که تو یه بازه چند ماهه می افته یا صحبتایی که شکل میگیره منظورمون رو کم کم به اون شخص برسونه. چند بار هم تو این پروسه یادگیری ممکنه اشتباه کنه ولی در نهایت یاد میگیره. خودمونم کلی یاد میتونیم بگیریم.

 

پاسخ :

دقیقا درسته این حرف.
خیلی راهکارها هست که آدم می‌تونه از خشمی که داره عبور کنه. مثلا یه کم فاصله گرفتن، یا پیدا کردن توجیه‌های مناسب که شما نوشتین. و البته چیزی که رو من خیلی جواب داد این بود که دلیل اون اشتباهات رو فهمیدم.
سین دال
۲۵ شهریور ۰۱:۰۵

من درمورد روایط با خانواده کتاب نخوندم

ولی رمان هایی که خوندم، بهم یاد داده از مقصر متنفر نباشم

بهم یاد داده همه ی آدم ها خاکستری ان

همه اشتباه میکنن

بهم یاد داده بد ذات ترین آدم ها هم یه ذره خوبی تو وجودشون هست

و اون یه ذره ارزش دوست داشتن داره

 

پاسخ :

خب خانواده‌ها با هم فرق دارن. تو بعضی خانواده‌ها شرایط یه جوریه که از یه جا به بعد مجبوری بری دنبال یه راهکار بگردی. و اصلا بری ببینی مقصر کیه. یا اصلا مقصری وجود داره؟ شاید خودت مقصر باشی و اون وقت دیگه نمیشه این جوری برخورد کرد. شاید مقصری وجود نداشته باشه و یه مسئله الکی تو ذهنت بزرگ شده‌باشه.
در مورد رمان‌ها موافقم. رمان‌ها واقعا می‌تونن تو این جور مواقع کمک‌مون کنن و من هم خیلی چیزا ازشون یاد گرفتم. اما کسی که ازش نقل قول کردم فقط داشت راجع به کتاب‌های روانشناسی اونم توی یه موضوع خاص حرف می‌زد:)
پلڪــــ شیشـہ اے
۲۵ شهریور ۰۶:۲۶

منم توی یه برهه ای این حس و حال رو داشتم.

اما هر چی زمان بگذره و آدم نقش های جدید بپذیره، کم کم همه اینا کمرنگ میشن. چون دیگه فقط از زاویه دیدت خودت نیست که میتونی به همه چیز نگاهی بیاندازی.

فقط این و بدونیم که اونا توی هر موقعیتی اون کاری که فکر میکردن بهترینه رو انجام دادن. با آگاهی ها و دانش ناقص خودشون.

ان شاءالله که در آرامش باشی عزیزم

پاسخ :

درسته. من خیلی تلاش می‌کنم همیشه و تو هر موقعیتی خودم رو جای طرف مقابل هم بذارم. گاهی جواب میده، گاهی نه:))
خیلی ممنون، شما هم همین‌طور :*
پلڪــــ شیشـہ اے
۲۵ شهریور ۱۵:۱۷

درست میگی. آدم هر چه قدر هم تلاش کنه درک صد در صدی از موقعیت کسی نمی تونه داشته باشه.

 

ممنون عزیزم. :*

پاسخ :

:)
آبجی خانوم (فاطمه ...)
۲۵ شهریور ۲۲:۳۱

سلام عزیزم

واقعا متن کاملا درست میگه

با پلک جان موافقم اما واقعا یه تلاش بزرگی میخواد که به این نقطه برسی این تقصیر ناشی از ندانستن بوده و تازه طرف با نیت خیر اینکه میخواد بهترین تصمیم رو گرفته این تقصیرات رو مرتکب شده

واقعا خدا اخر عاقبتمون رو بخیر کنه که پس فردا بچه ها و نوه نتیجه هامون ازمون نیفتن دنبال تقصیرات ما و جون نکنن برا متنفر نشدن ازمون😎

پاسخ :

سلاااام!
بعضی وقتا اصلا نیتی در کار نیست. یه کاری می‌کنیم، بدون هیچ فکری. بدون این که در نظر بگیریم چه تاثیر بدی ممکنه داشته‌باشه رو بقیه.
واقعا!
غریبه ‌‌‌‌
۲۶ شهریور ۰۹:۰۱

سلام :)

 

اینکه بدون فکر یه کاری کنیم که از تأثیر بدش خبر نداشته باشیم، خودش تقصیره به نظرم.

یه وقتهایی هم شاید حس کنیم ممکنه تأثیر بد داشته باشه ولی در لحظه بهش فکر نمیکنیم تا مانع تصمیم و عملمون نشه. 

 

برای من خیلی خیلی سخته که از مقصر متنفر نباشم. به خصوص در یکی دو مورد اتفاق مهم زندگیم

 

پاسخ :

سلام:)

یه چیزایی هست که آدم نمی‌تونه تو بقیه تغییر بده. نمونه‌ش همین بدون فکر کاری انجام دادن. نهایتا خودش می‌تونه تلاش کنه که اونجوری نباشه. اما در مورد بقیه یا باید ببخشه یا فراموش کنه، یا نادیده بگیره، یا حتی تلافی کنه. یعنی بالاخره یه کاری بکنه که بتونه آروم بگیره. 
با اون شاید هم خیلی موافقم. بعضی وقتا صرفا چون دلمون می‌خواد یه کاری رو بکنیم، عمدا به نتیجه‌ش فکر نمی‌کنیم.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan