«...حالا که کنار شما نشستهام و با شما حرف میزنم و به آینده فکر میکنم میترسم. زیرا در آینده باز تنها میشوم. باز همان حرمان است و همان زندان و همان زندگی بیحاصل و جایی که من در بیداری در کنار شما اینقدر شیرینکام بودهام، دیگر به چه رویایی میتوانم دل خوش کنم؟»
فئودور داستایوفسکی، شبهای روشن، نشر ماهی
- يكشنبه ۲۰ مهر ۹۹