چند وقت پیش در حال گشت و گذار تو آرشیو خودم بودم که رسیدم به یه پست مربوط به اوایل دوران دانشجویی( ۲۱ آذر ۹۲) . یه تیکهش این بود:
"پارمیدا کلا از موی فر خیلی خوشش میاد و هر کس که تو دانشکده موهاش فر باشه رو خیلی دوست داره و برا هر کدوم یه اسم گذاشته. «فرمثلثی»،«فر خوب»،«فر کوتاه» و ...البته «فرخوب» قبلا اسمش«بازیگره» بود چون توی کلیپی که برا جشن ورودی مون ساخته بودن،نقش اول رو داشت.
طبقه ی سوم دانشکده وایستاده بودیم و داشتیم به لابی نگاه می کردیم. یهو پارمیدا با صدای نسبتا بلندی (که البته تا لابی نمی رسید)گفت«عه! فر! فر!» منظورش «فرمثلثی» بود که همون لحظه وارد دانشکده شده بود.هم زمان کلاس «فر خوب» تو طبقه ی اول تموم شد و من خیلی آروم (فکر نمی کردم حتی پارمیدا بشنوه) گفتم:«عه! اون!» پارمیدا هم برگشت سمتی که داشتم نگه می کردم و از شانس همون لحظه جناب «فرخوب» هم برگشت سمت ما! و توهم این که پارمیدا با دیدنش ذوق مرگ شده و داره داد می زنه«فر! فر!» باعث شد که در نهایت عصبانیت بهمون نگاه کنه و البته هنوز هم این مدل نگاه کردن ادامه داره! چون پارمیدا به دلایل نامعلومی، بیشتر از هرکسی با «فر خوب» چشم تو چشم میشه!"
پارمیدا دوست دوران دبیرستانم بود که حالا تو دانشگاه هم با هم بودیم و ترم اول با هم برای خیلیا لقب گذاشتهبودیم. از لقبهای الکی و تابلو مثل این بالاییا، تا لقبهایی که الان خودم هم یادم نمیاد دلیلش چی بود! مثلا فر مثلثی یه پسر موفرفری بود که موهاش بلند بودن و از پشت سر شبیه یه مثلث دیده میشدن. یه بار پارمیدا داشت راجع بهش حرف میزد و وقتی پرسیدم کیو میگی؟ همین جوری رو هوا گفت همون فر مثلثیه! و منم فهمیدم کیو میگه و این اسم روش موند.
بیشتر لقبها رو برا همین میذاشتیم که اون اوایل کسی رو به اسم نمیشناختیم. اما الان کیه که "بازیگره" یا "فر خوب" رو نشناسه؟ مطمئنم حالا دیگه خیلیا میشناسنش. حالا که یه سال گذشته از اون روز.
فر خوب، آرش بود.
+ همون آرش. آرشِ "پونه و آرش"
- پنجشنبه ۱۸ دی ۹۹