ز غوغای جهان فارغ؟! * :: راسپینا

راسپینا

فصل طلایی

ز غوغای جهان فارغ؟! *


* میشه فارغ بود ز غوغای جهان؟ اصلا از نظر اخلاقی درسته این فارغ بودن؟

+ درد داره این زندگی...

محمدعلی ‌‌
۲۶ آبان ۲۲:۳۴

کجای دانشکده کامپیوتره؟ من سر رصد عطارد، پشت‌بومش رو دیدم و ارتفاعش رو پسندیدم. اینم خوبه ارتفاعش نسبتا! [کاپ بی‌ربط‌ترین کامنتا هم مال خودمه :/ ]

پاسخ :

طبقه ۴! نصف ارتفاعی که دیدی در واقع 😁
ولی خواستی بیا، یه چای در خدمت باشیم:))
آبجی خانوم (فاطمه ...)
۲۶ آبان ۲۲:۳۴

شدن رو گویا گفتن میشه ولی من نمیتونم هر چندم که اداشو در بیارم

 

+راستی سلام. خوبی. این مدت که نبودم ادامه داستان اون اقاهه که با خانم دومش اومده بود مهمونیتون رو گفته بودی مینویسم نوشتی ایا؟

پاسخ :

...

+ سلام! مرسی :دی. آره، نوشتم. به صورت رمزدار البته. میدم لینک و رمزش رو.
دچارِ فیش‌نگار
۲۶ آبان ۲۳:۰۳

چجوری اینو درست کردی؟

پاسخ :

ابتدا صبر می‌کنیم تا برف بیاید. سپس یک لیوان چای دم کرده و پشت پنجره قرار می‌دهیم. تا زمانی که چای هنوز داغ است و بخار می‌کند، یک فیلم از آن می‌گیریم. سپس به کمک گوشی فیلم مذکور را به gif تبدیل می‌کنیم.
دچارِ فیش‌نگار
۲۶ آبان ۲۳:۱۳

فارغی دیگه (اینو میخواستم بگم)

پاسخ :

چه نتیجه‌گیری خوبی...
دچارِ فیش‌نگار
۲۶ آبان ۲۳:۳۹

هوم

مهدی ­­­­
۲۷ آبان ۰۰:۳۵

فرهنگ یه موجود عجیب و زشت و چسبناکیه که میچسبه به آدما و آدما و تو گوششون میگه چون بقیه فلان کار رو کردن تو ام باید فلان کار رو بکنی. معیار موفقیت زندگیت داشتن خونه فلان جا و ماشین فلان و ... و ... است. در حالی که آدما خیلی با هم فرق میکنن و یه معیار برای همه کار نمیکنه.

برای همین ۹۹.۹۹ درصد جامعه همیشه دنبال معیارای زندگی اند که خودشون تعریف نکردن 

این شعرا که انقدر شعر عرفانی میگفتن و هدف زندگیشون عرفانشون بود، ازبیرون شاید به نظر رد داده بودن ولی وقتی نظر خود شخص اینه که کار درستی میکنه، و هدف زندگیش رو پیدا کرده خیلی چیزای دنیایی بی معنی میشه

پاسخ :

دقیقا اینجاست که تفاوت زندگی در ایران و خارج از ایران مشخص میشه :))))
داشتم به غوغای این شلوغی‌ها اشاره می‌کردم. به این که باید چه واکنشی بهشون داشته‌باشیم؟ بریم زیر برف چای بخوریم یا چی کار کنیم؟
وندا :)
۲۷ آبان ۱۴:۳۳

خیلی دوست دارم فارغ باشم از این غوغا... ولی وقتی می‌دونی، بخوای فارغ باشی هم نمی‌تونی.. با عذاب وجدان چه کنیم؟!

 مگر اینکه یکی بیاد ذهنمون رو پاک کنه!!

 

+دلم برای بچگیم که خیلی بی دغدغه بودم تنگ شده!

 

سولویگ .
۲۷ آبان ۱۴:۴۱

‌چه gif قشنگی!

+به نظرم از یه جایی، از یه حدی به بعد دیگه نمی‌شه. و به نظرم دقیقا از همون حده که درست هم نیست بی‌خیال بودن.

ولی خب نمی‌دونم، آدم این زندگی عرفا و اینا رو که می‌خونه، واقعا فارغ بودن! اصلا این دنیا رو حساب نمی‌کردن انگار.

از اون طرف با خودم می‌گم آدما هم بخشی از جهانن. اگه من بتونم به آدما کمک کنم، به نظرم فارغ بودن از غوغا اون‌قدرا هم کار خوبی نیست. 

پاسخ :

با تشکر😊
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan