روزی که کانال تلگرامی درست کردم، از اونجایی که قرار بود اون کانال رو آشناهام هم داشتهباشن و از اونجایی که ابدا تصمیم به کوچ کردن از وبلاگ به کانال رو نداشتم، تصمیم گرفتم یه دستهبندی انجام بدم. توی کانالم هر قدر میتونم مثبت باشم و مسخرهبازی دربیارم و در عوض اینجا بیشتر چیزایی رو بنویسم که غمگینم کرده یا فکرم رو درگیر کرده یا ....
نمیدونم، شاید همین دستهبندی باعث شده دیگه خیلی هم مشتاق نباشم به اینجا نوشتن. شاید هم دلایل دیگه. دلایلی مثل این که الان مدت زیادیه کتاب نمیخونم. تمرکز کافی ندارم براش. حتی برای خوندن چند صفحهی معدود. یهو به خودم میام میبینم تو هپروتم و اصلا یادم نمیاد چیزی که خوندم چی بوده.
دلیل دیگهش هم البته اینه که یه چیزایی عوض شده. یه چیزایی رو دوست دارم تعریف کنم که فکر نمیکنم تعریف کردنشون کار درستی باشه و خب چرا باید حرف دیگهای بزنم وقتی نمیتونم راجع به چیزی که دلم میخواد حرف بزنم، حرف بزنم؟
راستش این روزا ذهنم درگیر چیزاییه که قبلا نبوده. اتفاقاتی داره میفته که قبلا نیفتاده. تجربیاتی رو دارم کسب میکنم که قبلا نکردم و آرزوهایی دارم که قبلا نداشتم و این مثل یه طوفانه. یه طوفان عجیب که نمیدونم اون طرفش چیه. اما امیدوارم خوب باشه. امیدوارم الههای که از دل این طوفان میاد بیرون، الههی بهتری باشه.
- شنبه ۷ فروردين ۰۰