تو میگی خیلی احتمالش کمه که من به آرزوم برسم و انتظار داری همچنان بهت اعتماد کنم و کارایی که میگی رو انجام بدم.
و من بهت اعتماد میکنم. برای این که چارهی دیگهای ندارم.
شاید چون دوست دارم وقتی میگی احتمالش کمه، این طور فکر کنم که احتمالش صفر نیست. شاید چون وقتی میگی خیلی دیر اتفاق میفته، دوست دارم فکر کنم پس اتفاق میفته.
و شاید چون دوست دارم باور کنم همه چیز دست خداست و خدا میتونه هر دور و دیری رو نزدیک کنه. پس من قدم میذارم تو مسیری که خیلی دیر منو به مقصد میرسونه و از خدا میخوام این دیر رو نزدیک کنه.
میشه خداجون؟
- يكشنبه ۵ ارديبهشت ۰۰