سوغات فرنگ* :: راسپینا

راسپینا

فصل طلایی

سوغات فرنگ*

مامان [دیروز عصر] : این سه تا بسته قهوه رو بردار بذار کنار وسایل‌تون. یکیشو بده به خانم میم، یکی به خانم شین، یکی هم به سعید اینا.

بابا [امروز عصر]: از اون بیسکوییت‌هایی که می‌خوای بخری ۳ بسته هم من بهت میدم، یکیشو بده به آقای میم، یکیشو بده به آقای شین، یکیش رو هم بده به سعید.

من: پس قرار شد قهوه‌ها رو بدم به خانوما، بیسکوییت‌ها رو به آقایون؟ می‌تونن تقسیم کنن با هم؟


+ گفتیم برا اقوام چیزی نمی‌بریم چون نمی‌تونیم و تو بارمون جا نمیشه و اصلا معلوم هم نیست کی ببینیم‌شون، عوضش دارن برا همین دو سه نفری که می‌دونن می‌بینیم کلی چیزمیز می‌فرستن:))


* عنوان از اسم یه فیلم

فاطمه ‌‌‌‌
۱۱ شهریور ۱۱:۲۳

منو قرار نیست ببینی؟🥺 D:

پاسخ :

اووووو.... حالا کو تا اواخر آبان😂
زری ...
۱۱ شهریور ۱۳:۲۶

خوشا به احوال  میم شین و سعید اینا :)))

پاسخ :

آره! نمیگن این چند تا رو هم ببرید خودتون بخورید:)) فقط به فکر اونان😂
💕 دختر خوب 💕
۱۴ شهریور ۱۱:۱۲

خوشا به حال هر آن کس که غم دنیا نخورد

 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan