مامان [دیروز عصر] : این سه تا بسته قهوه رو بردار بذار کنار وسایلتون. یکیشو بده به خانم میم، یکی به خانم شین، یکی هم به سعید اینا.
بابا [امروز عصر]: از اون بیسکوییتهایی که میخوای بخری ۳ بسته هم من بهت میدم، یکیشو بده به آقای میم، یکیشو بده به آقای شین، یکیش رو هم بده به سعید.
من: پس قرار شد قهوهها رو بدم به خانوما، بیسکوییتها رو به آقایون؟ میتونن تقسیم کنن با هم؟
+ گفتیم برا اقوام چیزی نمیبریم چون نمیتونیم و تو بارمون جا نمیشه و اصلا معلوم هم نیست کی ببینیمشون، عوضش دارن برا همین دو سه نفری که میدونن میبینیم کلی چیزمیز میفرستن:))
* عنوان از اسم یه فیلم
- پنجشنبه ۱۱ شهریور ۰۰