قبول ندارید؟ چرا یه نفر باید همیشه با خوابش درگیر باشه آخه؟ یه دوره شب نتونه بخوابه و طی روز خواب باشه، یه دوره شب بتونه بخوابه و صبح هم زود بیدار بشه، ولی از ظهر به بعد خسته باشه و مغزش دیگه نکشه، یه دوره خوابش کم باشه و با ۵ ساعت بتونه دنیا رو بنورده(!)، یه دوره ۹ ساعت خواب هم براش کم باشه، یه دوره از مقاومت به انسولینش سواستفاده کنه و شبایی که نتونسته خوب بخوابه بعد از ناهارش تخت بخوابه، یه دوره خوابآلودگی ناشی از افت قند بشه بلای جونش و یهو تو ساعتای مفید روز ۲ ساعت خاموش بشه. یه دوره بدون هیج زحمتی بعد از اذان صبح بیدار بشه و بعد از نماز خیلی سریع خوابش ببره، یه دوره کلا بیدار نشه، یه دوره بعد از نماز ۵۰ دقیقه طول بکشه تا دوباره بخوابه ... چرا واقعا؟:))) خواب چقدر پیچیدهس مگه؟
از خواب که بگذریم، میرسیم به خوراک. که ولش کنید، از اون هم باید بگذریم:)))) چرا؟ چون مشکلات معدهم تشدید شده. مجبورم که بگذرم، وگرنه باید معدهدرد بکشم.
خلاصهش این که خجالت بکش الهه، تو با این سن و سالت باید با خوابوندن بچهت و غذا دادن بهش درگیر میبودی، نه که هنوز با خواب و خوراک خودت درگیر باشی که!
- سه شنبه ۱۴ خرداد ۰۴