پزشکی پر دردسر* :: راسپینا

راسپینا

فصل طلایی

پزشکی پر دردسر*

اصولا پزشکیه و بدخطی!یعنی تو تاریخ دیده نشده که یه پزشکی خوش خط باشه.واسه همین تو سال 2000تو یکی از بیمارستان های شهر آتلانتاسیتی آمریکابرای دکتر ها یه دوره کلاس خوش نویسی گذاشتن.

یکی از آشنا های ما رفته بوده دکتر و دکتره هم چند نوع کرم و صابون واسه پوستش نوشته بوده،خلاصه این که میره داروخونه و داروهاشو میگیره اما به جای یکی از همین دارو ها ،بهش«پنس» داده بودن! حالا من نمی دونم اون دکتر داروساز یا دستیارش یا هر کسی که اونجا بود،چه فکری کرده که بین این همه داروی پوست،یه «پنس» هم به این دوست ما داده ولی به هر حال همه ش هم که به خاطر در دسترس نبودن آی کیوی اون فروشنده ی بدبخت نبوده که!نود درصدش احتمالا مال خط خوانای خانم یا آقای دکی بوده.

فکر کنم لازم باشه تو همین دانشگاه تهران خودمون هم یه دوره کلاس خوش نویسی بذارن!

*اسم کتاب.نویسنده:نیک آرنولد

ماتاتا
۰۷ خرداد ۰۶:۴۶
البته در این مورد حقیقت تلخه ... !من که زیاد به پزشکی علاقه ندارم سوال سوال ! پزشکی پردردسر درمورد چیه؟ ( اینجانب دانش آموز رشته ی تجربی و علاقمند به این موضوعات )

پاسخ :

خب تو بالاخره به پزشکی علاقه داری یا نداری؟!در مورد تاریخ پزشکیه و یه سری آزمایش های احمقانه.جمله ی اول این پستم رو هم از اون جا خوندم.
جاسمین
۰۸ خرداد ۰۰:۵۱
یعنی اون سارا بود؟!نه به جان خودم!واقعا؟!

پاسخ :

اون جوری که تلفنی از خودش شنیدم بله!
جاسمین
۰۸ خرداد ۰۶:۰۳
اوهوه! کژدم مگه تو نبودی که می‌گفتی یه روز رفته بودین سایت، بعد اون اومد تو وبلاگ من، بعد تو دیدی وب من آشناس؟! پس کی بود؟!

پاسخ :

می دونی،هنوز هم نصف مدرسه به من میگن سارا!ولی من فکر نمی کردم ممکنه یه روز این جا هم با هم قاطی بشیم!
جاسمین
۰۸ خرداد ۲۰:۴۰
حتما کلی هم تلفنی به من خندیدین!ماتاتا جان پس می‌خوای چه کاره بشی؟!ما تجربیامون رو مسخره می‌کنیم بهشون می‌گیم تزریقاتچی! (اونا هم به ما ریاضیا می‌گن عمله!) نکنه می‌خوای تزریقاتچی بشی؟!

پاسخ :

نه بابا!هه هه!با این حساب من از اون عمله هایی هستم که بعدا قراره تزریقاتچی بشن!
ماتاتا
۰۸ خرداد ۲۳:۳۹
جاسمین سان،اینکه من میخوام چیکاره بشم داستان دراااااااااااازی داره !!!! تزریقاتچی دوس ندارم ولی زیست علوم پایه، ژنتیک و جانورشناسی تو سرمه...کلا من یه جوریم که از فردام خبر ندارم! نمیدونی سال اول چیا شد که بالاخره رفتم تجربی

پاسخ :

هعی!منم کلا تکلیفم روشن نیست!مشکلی نیست!به بحث تون برسید!
ماتاتا
۰۹ خرداد ۰۵:۵۳
پزشکی کلا چیز باحالیه ... علاقه دارم ولی دوست ندارم شغل آینده م باشه !

پاسخ :

اهین!
زیبا
۰۹ خرداد ۰۶:۵۵
دلم تنگه و این دور دورا هیچی جز تو و نوشته هات اینقدر خوشحالم نمی کنه. کاش یه مطلب جدید داشتی.برو خانم. شب خوش.

پاسخ :

برو بشین زیست بخون!شب بخیر!
جاسمین
۱۰ خرداد ۰۶:۴۲
کژدم، تو از اون عمله‌هایی میشی که به "خودشون" تزریق می‌کنن!ماتاتا، من سوم راهنمایی مطمئن بودم می‌خوام برم ریاضی. سال اول کم مونده بود از هنرستان یا تجربی سر در بیارم! ولی بالاخره رفتم ریاضی!پ.ن. سان یعنی چی؟!
جاسمین
۱۰ خرداد ۰۶:۴۲
کژدم، تو از اون عمله‌هایی میشی که به "خودشون" تزریق می‌کنن!ماتاتا، من سوم راهنمایی مطمئن بودم می‌خوام برم ریاضی. سال اول کم مونده بود از هنرستان یا تجربی سر در بیارم! ولی بالاخره رفتم ریاضی!پ.ن. سان یعنی چی؟!

پاسخ :

آه خدای من!چه تعبیر مناسبی!یحتمل یعنی همون جان به زبون ژاپنی!من که نمی دونم!
جاسمین
۱۰ خرداد ۰۶:۴۳
یکی از نظرامو پاک می‌کنی لطفا؟! اشتباهی دو تا دادم!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan