من و دی هیدروژن مونو اکسید! :: راسپینا

راسپینا

فصل طلایی

من و دی هیدروژن مونو اکسید!

مامان که جدول حل می کرد،وقتی می رسید به سوال «مایه ی حیات» و اونو بلند می خوند و بعد هم خودش بلند می گفت «آب»،همیشه تصویر شیر آب وسط حیاط خونه ی مامان بزرگم اینا میومد تو ذهنم.آخه اون موقع ها هنوز نوشتن بلد نبودم و فرق «مایه ی حیات» و «مایع حیاط» رو نمی دونستم!

تمام مدت فکر می کردم «مایه ی حیات» یه مایعه که تو حیاطه!

یادش بخیر!اولین بار که خودم جدول حل می کردم،کلی تعجب کردم.آخه اولین بار بود که املای «مایه ی حیات» رو می دیدم!

الان دیگه اون شیر آب اون جا نیست.اصلا خیلی چیزا دیگه سرجاشون نیست.خونه ی هر دو تا مامان بزرگام از این رو به اون رو شده.امیدوارم حداقل خاطره هاش حالا حالا ها بمونه.

ماتاتا
۲۸ شهریور ۲۰:۴۱
عنوان مطلبت منو یاد فرمول نویسی و مسئله های شیمی انداخت. دلم واسشون تنگ شده مایه ی حیاط؟ مایع حیات؟ مایه ی حیات؟ مایع حیاط؟

پاسخ :

!
نسیم
۲۹ شهریور ۲۱:۰۶
مطلب جالبی بود ولی حالا خوب خونه مادر بزرگهای تو زیرو رو شده خونه مادر بزرگ من کلهم تغییر کرده

پاسخ :

خب!خونه ی یکیشون که کلا به یه جای دیگه منتقل شده!
مهران
۰۲ مهر ۲۲:۱۲
فعلا که خدا مادربزرگه رو نیگه داره..تا هس خونه دگرگون نمیشه! دوس نئارم من!:|مایع حیاط هم خیلی باحال بود!:))
فاطمه
۰۵ مهر ۰۳:۲۹
من هم یاد شیمی افتادم هم یاد ترکیبیات! (اینکه چند جور میشه نوشت مایه‌ی حیاط!)

پاسخ :

من نیز هم!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan