تو یه روز برا 4 نفر زبون دربیاری و هیچ کدوم هم بهت نگن بی ادب یا حتی ناراحت هم نشن.این کاری بود که امروز من کردم.
داشتم مقدمه چینی می کردم که از منشی دکتر بپرسم کجا باید برم برا برداشتن بخیه، تا گفتم :«من رو زبونم دو تا بخیه دارم...» یه قیافه ی دلسوزانه به خودش گرفت و گفت:«آخی... چرااااا....؟» :|
+ دیدمش. بهترین دوست دوره ای از زندگیم روامروز صبح دیدم. از کنارش رد شدم. مثل یه نفر که صرفا تو خیابون دیده باشمش.فقط رد شدم.
- يكشنبه ۱۵ اسفند ۹۵