جیغ‌های خفه! :: راسپینا

راسپینا

فصل طلایی

جیغ‌های خفه!

چشم‌تان روز بد نبیند!

وارد سایت آموزش دانشگاه شدم، منوی نمرات موقت و ثبت اعتراض را باز کردم و دیدم نمره‌ی درخشانم به زور نمودار کمی عوض شده و به جای آن عدد زیبا(لینک!)، حالا یک «۱۱.۶» نشسته و در کنارش کلمه‌ی «افتاده» همچنان خودنمایی می‌کند. در کنار متن التماس آمیز اعتراضم هم که در آن بعد از یک عالمه توضیح، برای اولین و آخرین بار در زندگیم، رسما از یک استاد خواهش کرده‌بودم فقط پاسم کند، جمله‌ی «اعتراض وارد نیست» با فونت قرمز نوشته‌شده.

مراحل بعدی را در عرض یک ثانیه متصور شدم: حالا باید صبر کنم استاد همین نمره را نهایی کند، بعد پیگیر این موضوع شوم که آیا هنوز هم می‌توانم نمره را از کارنامه‌ام حذف کنم یا نه. (این حذف کردن نمره قانونی بود که دانشگاه فقط برای ترم گذشته و به مناسبتِ(!) کرونا در نظر گرفته‌بود. شرحش هم این بود که بعد از ثبت نمره در کارنامه، می‌توانستیم یکی از درس‌هایی که افتادیم را حذف کنیم و برای یکی از درس‌هایی که پاس شدیم هم درخواست بدهیم که به جای نمره، حرف p درج شود. اما مشکل اینجا بود که برای حذف درس، تعداد واحدهای آن ترم باید از ۹ واحد بیشتر می‌بود و من ترم پیش فقط ۵ واحد درس داشتم. البته شنیده‌بودم که دانشکده با این چیزها راه می‌آید، اما خب، اگر راه نمی‌آمد نمی‌توانستم شاکی باشم، چون قانون دانشگاه بود. برای تبدیل نمره به p البته شرطی وجود نداشت و فقط کافی بود درس را پاس کنی.)

موضوع دیگر این که مهلت همه‌ی این‌ها تا ۳۰مهر است و اگر استاد تا آن موقع نمره را نهایی نکند و نمره واردکارنامه نشود، هیچ‌کدام از این درخواست‌ها معنایی ندارد.

حالا که درس را پاس نکردم، بعد از همه‌ی دنگ و فنگ‌های بالا و صرف نظر از حذف شدن یا نشدن درس، تازه باید دنبال کلاس دارای ظرفیت بگردم که این ترم هم در یک درس سه واحدی ثبت نام کنم. البته که این هم احتمالا دردسرهای خودش را دارد چون تقریبا وسط ترم است!

خلاصه که همه‌ی این‌ها در عرض یک ثانیه‌ای که به نمره‌ام زل زده‌بودم از ذهنم عبور کرد و بلافاصله بدون لحظه‌ای فکر کردن بلند شدم و به سمت دفتر استاد راهنمای گرام حرکت کردم تا از او بخواهم با استاد درس صحبت کند و حتی شده خودم گوشی را بگیرم و یک بار دیگر خواهش کنم این ۰.۴ ناقابلی که برای پاس شدن لازم دارم را به من بدهد. آسانسور رسید به طبقه‌ی ۸، اما نمی‌دانم دقیقا چه نیرویی جلوی پیاده‌ شدنم را گرفت و من را به طبقه‌ی ۴ برگرداند.

صفحه‌ی لپ‌تاپ را روشن کردم و صفحه را رفرش کردم و ... بله... نمره نهایی شده‌... دیگر هیچ التماسی فایده ندارد... همان بهتر که از طبقه ۸ برگشتم و در این شرایط پیش استاد راهنما نرفتم ... کاش آموزش دانشکده قبول کند این نمره را از کارنامه‌ی من حذف کند ... صبر کن ببینم! اینجا چرا نوشته «پاس»؟! «۱۱.۶» چرا شد «۱۲»؟! خدای من! وای خدای من! باورم نمی‌شود!

۵، ۶ بار دیگر صفحه را رفرش کردم و چیزی عوض نشد! ایمیلی که در این فاصله از طرف آموزش رسید هم دیگر خیالم را راحت کرد. بله، درس را پاس شدم. به زور چنگ و دندان البته:))

 نکته این بود که خیلی بد موقع سایت آموزش را باز کرده‌بودم. یعنی دقیقا زمانی که استاد هم پای سیستم بوده و داشته نمره‌ها‌ی نهایی را وارد می‌کرده و بعد تازه می‌خواسته لب مرزی‌ها را پاس و نمره‌ها را نهایی کند.

خدا را شکر! هم به خاطر پاس شدن و نهایی شدن نمره‌ی درس، هم برای این که در تمام این مدت در آزمایشگاه تنها بودم و کسی صدای جیغ‌های خفه‌ام را نشنید!


+ این‌هایی که نوشتم مربوط به دیروز بود. امروز نمره‌ی مورد نظر از کارنامه‌ام هم حذف شد و تمام!

+ دوستان! برای کامنت گذاشتن در پست قبلی (لینک!) نیازی به شناخت عمیق نیست واقعا.فقط می‌خواهم بدانم در این مدت چیزهایی که بروز دادم، چه بوده و از نظر شما چه جور آدمی هستم! با تشکر!

فاطمه ‌‌‌‌
۲۸ مهر ۲۳:۱۸

وای الهه، واقعا بار اول تو چه بد موقعیتی سایتو باز کرده بودی :))

پاس شدنت مبارک :)

 

+ نمی‌دونم چرا هیچ چیز درستی به ذهنم نرسید :/ این چالش جدیده هست، این من هستم، امیدوارم هیشکی منو دعوت نکنه چون در مورد خودمم هیچی به ذهنم نمی‌رسه :/

پاسخ :

اصلا یه وضعی بود:))
چون مثلا یه ساعت قبلش هم چک کرده‌بودم و خبری نبود، بعد یهو رفتم دیدم نمره‌م عوض شده و همچنان پاس نشدم، دیگه اصلا به ذهنم خطور نمی‌کرد که شاید بازم عوض بشه:))
مرسی:)

+ می‌بینم که ۴ نفر دعوتت کردن که:))
استیو ‌‌
۲۹ مهر ۱۲:۱۵

اون‌جا که گفتین نمرهه شده بود دوازده، عمیییقا خوشحال شدم :))) مبارکه!

پاسخ :

منم وقتی ۱۲ رو دیدم خیلی عمیق خوشحال شدم:))))
خیلی ممنون:)
احسان ..
۲۹ مهر ۱۳:۳۴

سلام

تبریک میگم 

تو این کرونا 12 گرفتن از اساتید کار راحتی نیست

البته اساتید خیلی بخشنده تر و فرهیخته از این حرفا هستند که بخواهند کسی را بحاطر 0.4 بیندازند....(ستاد حمایت از اساتید در دوران کرونا)

پاسخ :

سلام:)
خیلی ممنون:)
تو این کرونا فک کنم خیلیا از اساتید ۱۲ گرفتن که فقط پاس بشن درس رو:))
بله خب، خیلی فرهیخته و بخشنده که هستن، ولی کاش نمره‌های ما رو همون تابستون رد می‌کردن که تا آخر مهر استرس نکشیم:))
کَپُو ...
۲۹ مهر ۱۳:۴۴

سلام

به نظرم اساتید جمع شیم (مثلا منم استادم) یه فکری به حال شیرینی دادن تو وبلاگها کنیم. مثلا همین پست. شیرینی داره. ولی خب چجوری شیرینی بگیریم مسئله‌س.

 

به هر حال مبارک باشه. (:

پاسخ :

سلام:)
می‌خواستم عکس شیرینی آپلود کنم ته پست، دیدم این جوری از اول لو میره که تهش شیرینه:))
حالا فعلا این شیرینی خدمت شما، تا بعد ببینیم چی میشه:)))
مهدی ­­­­
۲۹ مهر ۱۵:۳۰

چقدر هیجان انگیز بود ! مبارک باشه!

پاسخ :

خیلی ممنون:)
آبجی خانوم (فاطمه ...)
۳۰ مهر ۲۱:۵۱

اخی مبارکت باشه

یاد نمره امارم افتادم. سر جلسه حالم بهم خورد یک سوالم کامل ننوشتم. عزمم رو جمع کردم که برای اولین بار تو درخواست ناله بنویسم . نمره که اومد دیدم استادم لب مرزی قبولم کرده (تنها کسی بودم که حاضر شده بودم سر کلاس کنفرانس بدم امارو😶) . به جای ناله کلی سپاس و تشکر نوشته بودم.

 

پاسخ :

خیلی ممنون:)
اتفاقا من آمار رو هم با همین استاد داشتم:)) پایان‌ترمش افتاده‌بود تو ماه رمضون، دیگه اصلا نمی‌فهمیدم چی دارم می‌نویسم:)) ولی به لطف میان‌ترم و تمرینا و یه نمره نمودار، تهش نتیجه خیلی خوب نشد، ولی بد هم نشد.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan